هو الجميل
سلام. راستش رو بخوايد اولش فكر نميكردم وبلاگتون زياد جالب باشه ولي بعد از اينكه مطلبتون رو در مورد «من به چادرم افتخار ميكنم» خوندم به شدت مشتاق شدم بقيه مطالب رو بخونم ...
متأسفانه همين روشنفكران ما هستند كه ريشه اسلام رو دارن از ته ميزنند ... كه ما هر چي ضربه خورديم از خودي خورديم ... البت (البته!!!) اگه خودي بشه اسمشون رو گذاشت ... دختر و پسري كه از رفاه زدگي پناه مياره به دانشگاه ... جووني كه وقتي ميبينه محيط دانشگاه مناسب هست براي خيلي از كارايي كه روش نميشه انجام بده و به اسم دانشگاه و به كام دل شهواني و ... ياعلي ... مشكل از اين بندگان خدا نيست (ايشا الله كه همه بنده خدا بشيم كه محمد«ص» اول بنده شد بعد رسول الله !!) ، مشكل از امت حزب الله است كه به جاي پاكسازي مين (به هر روشي كه موقعيت ايجاب ميكنه ... امر به معروف ... نهي از منكر ... رفاقت ... اردو ... يا برخورد ... ) نشستيم كه مولا ظهور كنه ...!!! انزوا شده كارشون ... جلساتشون خصوصي هست و دور از ديد .... چرا ؟!!!! پس كار فرهنگي كجاست ...
به قول حاجيمون : هميشه سعي كنيد تابع حضرت قورباغه باشيد چون اين موجود زماني كه نمرود آتشي بزرگ براي حضرت ابراهيم (ع) بنا كرد ... او با تمام توان خويش كه همان حجم دهانش بود آب به آتش ميريخت و با خود ميگفت اين تمام توان من است ولي آن را انجام خواهم داد ... تو اين دنياي كثيف اينترنت فكر ميكنم حضور مومنين و بالاخص مومنات واجب هست ... كه ميدان خالي نماند براي جولان دادن ارازل .. پس استخاره و دير سر ردن ... ؟
البت (البته!!!) من جسارت كردم و رفتم بالاي منبر ... فعلهاي متن رو هم بدين جهت مخاطب و غايب به كار بردم چون دوست دارم ، من هم جزء امت حزب الله باشم ولي ... ولي اين لياقت را در خود نميبينم ...
خوشحال ميشم تبادل لينك داشته باشيم ... تا چند نفري هم كه از وبلاگهاي مذهبي استفاده ميكنن با فضاهاي بيشتري آشنا بشن ...
و من الله التوفيق
يا علي مدد